سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سخن آشنا
 
قالب وبلاگ

عنوان : دین شناسی تطبیقی

نویسنده : محمد صمد پور

کلمات کلیدی : دین شناسی تطبیقی، دین شناسی، دین پزوهی، ادیان، تاریخ ادیان، ماکس مولر

     دین¬شناسی یا دانش ادیان به معنی مطالعه چند روشی، نه تک روشی، ماهیت و گوهر و اجزا و ارکان و کارکردها و نقش های دین، و بررسی و تحلیل مناسک و باورها و نمادها و اسطوره های دینی و سیر تحولات و تاریخ دین های جهان است. این رشته به اصطلاح     Multi Discipline   ، یک رشته ی مادر است و چند بُعدی، چند ساحتی و چند شاخه ای است.[1] به عبارت دیگر دین شناسی از ابعاد مختلف به موضوع ادیان می پردازد گاه آن را به عنوان واقعیتی اجتماعی می¬نگرد، گاه معقول و موجه بودن آن و گزاره¬هایش را با نگاهی عقلانی و فلسفی مورد تحلیل قرار می¬دهد، گاهی از زاویه روانشناسی آن را بررسی می¬کند و گاهی بدان به عنوان پدیده¬ای که وجود دارد نگاه می¬کند و گاه آن را از دید باستانی و تمدنی مورد ارزیابی قرار می¬دهد. در برخی نگاه¬ها ماهیت دین و در برخی، اجزای آن و گاه کارکردها و فواید دین مورد توجه واقع می شود و نیز گاهی عقاید و باورهای دینی و گاه اعمال و مناسک و آئین های دینی و گاه نمادهای آن موضوع مطالعه می¬باشد.

 شناخت توصیفی و استقرائی ادیان با توجه به سیر تاریخی و موقعیت اجتماعی و محتوای فلسفی و اندیشه¬ای آنان وظیفه این رشته است[2] و نیز از جمله وظیفه دین شناسی تطبیقی، کنار هم نهادن دین¬های متعدد به منظور مطالعه علمی و سنجیده آنها و مقایسه نمودن آنها با یکدیگر است تا در نتیجه این مقایسه، ارزیابی قابل اعتمادی در مورد مدعیات و ارزشهای آن حاصل شود.[3} 

تاریخچه

 واژه دین¬شناسی تطبیقی شکل مختصر و کوتاه شده «مطالعات تطبیقی ادیان» است که در اواخر قرن نوزدهم به عنوان مترادفی برای دانش دین (دین¬شناسی) متداول گشت.[4] هرچند که سابقه این رشته، به یونان باستان می¬رسد[5] اما توسط دانشمند آلمانی تبار، مقیم انگلیس ف. ماکس مولر[6] بنیان گذاری شده است؛ او هندشناس، اسطوره¬شناس و زبان¬شناس برجسته¬ای بود که این علم را نخستین بار در کتابی به نام «مقدمه¬ای بر دانش دین» معرفی کرد و بعدها تاریخ ادیان یا دین تطبیقی، پدیده¬شناسی دین و دین پژوهی نام گرفت.[7

روش

 دین را دو گونه می¬توان مورد مطالعه و بررسی قرارداد: مطالعه درونی و مطالعه بیرونی. مطالعه درونی دین مطالعه مومنانه، دیندارانه و متکلمانه دین می¬باشد که محقق با تعلق خاطر به دین و التزام و پایبندی بدان به مطالعه دین می¬پردازد و در این مطالعه تلاش می¬کند تا از دین دفاع نموده و به شبهات و اشکالات مطرح شده علیه دین پاسخ دهد و آن¬ها را دفع نماید و دین را عقلانی جلوه داده و آموزه¬های آن را موجه و معقول نشان دهد. اما مقصود از مطالعه بیرونی، مطالعه علمی محض و بدون دیدگاه کلامی و جانبداری و دلبستگی به دین است.[8] که در این مطالعه، محقق نه به دنبال دفاع از دین در برابر شبهات و اشکالات می¬باشد و نه به دنبال آن است که دین را با توجیهات عقلانی بیاراید بلکه با نگاهی بی¬طرفانه آن را از جهات مختلف مورد ارزیابی و تحلیل قرار می¬دهد. در این مطالعه خط قرمزی برای محقق وجود ندارد و محقق هیچگونه ترس و واهمه¬ای از غیر عقلانی شدن دین و نامعقول گشتن آموزه¬های آن در نتیجه تحقیق و مطالعه¬اش ندارد.

 در مطالعات درونی دین، معمولاً شخص محقق دارای اعتقاد و دلبستگی به دین بوده، و جهت¬گیری او در مطالعات، مدافعانه می¬باشد به طوری که با برخورد با هرگونه اشکال¬ها و شبهه¬ها درباره آن دین، تمام سعی و همت خویش را در رفع و دفع آن ها خرج می¬کند تا بتواند دین را از آن ایرادها تنزیه نماید و دین مورد نظر خویش را عقلانی و موجّه و مستدل نشان دهد؛ اما رویکرد جدید در مطالعات دینی این است که دین و باورها و مناسک مربوط به آن، به طور بی¬طرفانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، در این رویکرد، دین با ملاک¬هائی سنجیده می¬شود که مربوط به خود دین نیست بلکه از بیرون دین گرفته شده و به عبارتی محصول عقل و تجربه بشر می¬باشد. در این رویکرد، که به مطالعه بیرونی مُصطلح گشته است محقق این قصد و انگیزه را ندارد که تا می¬تواند دین مورد مطالعه¬اش را از شبهه¬ها و ایرادها منزّه سازد و آن را عقلانی و موجّه نشان دهد بلکه در مطالعاتش با بی¬طرفی، به بررسی امتیازات مثبت و منفی آن دین می پردازد. روش دین¬شناسی تطبیقی، مطالعه بیرونی و بیطرفانه دین است.

 باید گفت که علم ادیان یک علم تجربی و استقرائی و با روش توصیفی و تحلیلی و با تاکید بر سیر تاریخی و مقایسه ی سنت های دینی است. این علم از یک نظر، معرفتی درجه دوم است، یعنی به داوری و ارزش گذاری و تعیین حق و باطل ادیان نمی¬پردازد و هدف آن بیشتر فهم و توصیف و تحلیل است تا توجیه و دفاع از یک نظام اعتقادی و سنت دینی خاص... هر چند این رشته در آغاز پیدایش بیشتر تحت تأثیر زبان‌شناسی و مکتب پوزیتیویزم و تئوری تکامل داروین قرار داشت، اما رفته رفته بخصوص در سنت آلمانی، با پدیده‌شناسی و هرمنوتیک پیوند یافت و به دست شلایرماخر و دیگر متفکران رمانتیک دچار تحولاتی شد که تا امروز ادامه دارد. برخی از مقولات اگزیستانسیالیستی نیز در دین شناسی معاصر مؤثر افتاد.[9]


[ چهارشنبه 91/3/17 ] [ 8:21 صبح ] [ فاطمه فرضعلی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ به منظور تبادل نظر و ارائه سرفصل ها و منابع فرعی تحقیقات در زمینه های مرتبط به تدریس اینجانب و ارائه مقالات و تحقیقات دانشجویان گرامی تهیه شده است . دانشجویان محترم می توانند نظرات و ارشیابی مقالات و پژوهش های خود را در این سامانه مشاهده بفرمایند .
f="http://far30book.ir">فارسی بوک
امکانات وب


بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 47
کل بازدیدها: 254936