سخن آشنا | ||
اباضیه و شیعه نظر به اصول و مبانی کلی هر یک از دو گروه اباضیه و شیعه احتمال توافق و نزدیک شدن این دو فرقه به هم ضعیف است چرا که از یک سو تناقض شدیدی میان آرای آنها وجود دارد و از سوی دیگر موارد اختلاف دو مذهب متعدد است. بارزترین نقطه اختلاف این است که اباضیه به اصل صحیح شرعی تمسک می جویند و آن را بر همه چیز حتی شخصیّتی چون علی بن ابی طالب ترجیح می دهند در صورتی که شیعه اصل برتری امام و بزرگداشت او را مقدم می شمارند.1 ابن تیمیه در راستای مقایسه میان مواضع شیعه و اباضیه نمونه های زیادی می آورد اما گرایش آشکاری نسبت به خوارج از خود نشان می دهد. در نظر او خوارج از جمله اباضیه ـ وی اباضیه را جزء خوارج می داند ـ به حق نزدیکترند و ظاهراً و باطناً اهل دین می باشند گرچه ـ به نظر ابن تیمیه ـ گمراه و جاهل و منحرفاند. بدین سان ملاحظه می کنیم که عوامل اختلاف بسیار و انگیزه های اتحاد اندک است. با این حال در تاریخ سراغ نداریم که میان شیعه و اباضیه کشمکشهای شدید یا درگیریهای مسلحانه صورت گرفته باشد. شاید بتوان علت این امر را وجود دشمن مشترک یعنی قدرت حاکمه دانست که با مذهب خوارج و شیعه، به طور یکسان همواره در ستیز بوده است. از این رو مذاهب تحت فشار و ستم اهتمام خود را متوجه مبارزه با حاکمیت و کوشش در جهت تغییر اوضاع کردند. این کوششها چه با شکست مواجه می شد و چه به موفقیت دست می یافت، به هر حال مانع از آن می شد که شیعه و اباضیه با یکدیگر به نبرد برخیزند. بالاتر از این، اخباری در دست است که نشان می دهد که میان این دو فرقه روابط دوستانه ای برقرار بوده است. برای مثال، جاحظ نقل می کند که هشام بن حکم و عبدالله بن زید اباضی با هم دوست و شریک تجاری بودهاند. و البته این امر جای تعجب ندارد چرا که اباضیه نسبت به برادران دینی خود کمال ارزش و احترام را قائلاند و هیچ گاه دست به مخالفت و کشتار نمیزنند مگر آن که ضرورت اقتضا کند و قبلاً حجت را بر خصم خود تمام کرده باشند. در تاریخ اباضیه با نمونههایی از حسن نیّت آنها در همزیستی مسالمت آمیز با مخالفانشان بر می خوریم. مثلاً در دوران حاکمیت رستمیان گروههای زیادی از شیعه به این دولت پناهنده شدند و آنها نیز با آغوش باز از این گروهها استقبال کردند و گرامیشان داشتند. به گفته «ا. محمد علی دبوز» علویان ـ فرزند محمد بن سلیمان علوی، برادر بزرگتر ادریس بنیانگذار دولت ادریسیان ـ در حکومت رستمیان به چنان شکوه و عظمتی دست یافتند که در شهرهایی که فرود آمدند مقام سیادت و بزرگی یافتند. چنین رفتار برادرانه ای از سوی اباضیه با مخالفان خود شگفت آور نیست چرا که اصولاً تعالیم و آموزشهای آنها براساس اخوت و اتحاد استوار است. پیشوایان اباضیه از همان آغاز سعی کردند که دعوتشان یک حرکت فراگیر اسلامی باشد و عملاً هم چنین شد. این دعوت شرق و غرب را فرا گرفت و عناصر مختلفی از قبایل و نژادهای مسلمان و غیر مسلمان را به خود جذب کرد. برای مثال، «ابوحمزه شاری» بر منبر پیامبر خدا (ص) در مکه می ایستد و توده های مردم را از مذاهب مختلف چنین مخاطب می سازد: « همه مردم، بجز بت پرستان و کفّار اهل کتاب و پیشوای ستمگر، از ما هستند و ما از آنان». در مدینه نیز این گونه سخن می گوید: همه مردم از ما هستند و ما از کنان مگر سه تن: آن که بجز فرمان خدا را اجرا کند و آن که پیرو این شخص باشد و آن که به کار او رضایت دهد. در سایه این شعارها و تعالیم بود که اباضیه و شیعه همزیستی مسالمت آمیزی داشتند.
-------------------------------------------------------------------------------- 1 . برخلاف نظر نویسنده، اعتقاد شیعه به امامت و عصمت امام علی (علیه السلام) برخاسته از نص صریح پیامبر و نیز مبتنی بر دلایل عقلی است که در جای خود علمای شیعه بتفصیل از این موضوع بحث کرده اند. [ چهارشنبه 87/12/21 ] [ 12:4 عصر ] [ فاطمه فرضعلی ]
[ نظرات () ]
|
f="http://far30book.ir">فارسی بوک | |
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |